۱۴۰۱-۰۶-۲۴

سکس آبدار با بابام

 سلام من نفس هستم و الان 22سالمه تا الان هزارتا سکس داشتم و میخوام از اولین سکس جذابم براتون بگم خب من یه دختر قد بلند و با سایز سینه 85 و کون گنده ایی دارم و پوست سفید و‌موهای بلند تا روی کونم طوری که کیر همه پسرای دورم برام راست میشه

من 18 سالم بودم که اولین سکسم رو داشتم و ماجرا از این قراره که مامانم خیلی حسود بود و طوری بود که اصلا نمیزاشت زیاد نزدیگه بابام بشم و فکر کنم میترسید کیر شوهرش هوس کس من کنه و بگم که من بابام یه مرد خیلی جذاب و سکسیه منم به هر روشی که شد بود میخواستم خودمو به بابام نزدیک کنم طعم کیرشو بچشم ولی از واکنششم خیلی میترسیدم تو خونه با تاپ و‌شلوارک میگردم هروز لباسامو عوض میکردم و رنگای شاد میپوشیدم موهامو مدل میدادم ولی بی فایده بود چند روز بیخیال شدم نصف شب بود که صدای داد میومد آروم از اتاقم اومدم بیرون صدا از اتاق بغلی اتاق مامان و بابام‌بود و گوش وایسادم که فهمیدم مامانم داره به بابام میگه که قضیه یه هفته به مسافرت رو به بابا میگه و امشبم حاضر نیس با بابام سکس کنه خلاصه منی که تو کونم عروسی برپا شد زود رفتم رو تختم ولی دقیقه ایی نگذشت که صدای آه و ناله میاد تعجب کردم رفتم دیدم تلویزین روشنه و بابام کیر راست شدش رو داره با دست بازی میده که فهمیدم به به پس بابا خیلی شهوتیه اون شب با خوشحالی خوابم برد و فردا که بیدار شدم دیدم مامان رفته و زود تر از بابام موهامو شونه کردم و میز رو چیندم و یه دست نیم تنه باز و شلوارک کوتاه و جذب پوشیدم و بدون شرت و‌کرست رفتم بابامو بیدار کنم که دیدم بیدار و داره آماده میشه میخواست بره سرکار تا برگشت منو دید تعجب کرد خب حقم داشت تا حالا جلوش این طور تیپی نزده بودم یه لحظه حس کردم داره کیرش راست میشه ولی زود خودشو جمع کرد و من پریدم بغلش و صبح بخیر گفتم اونم دستاشو روی کمرم گذاشت و لمسم میکردم که با ناز گفتم بابا بیا من اینهمه صبحونه چیندم بیا بریم صبحونه اونم که تحریک شده بود قبول کرد و‌رفتیم رو‌میز نشستیم مشغول صبحونه خوردن ولی بابا بجا صبحونه داشت با نگاهش منو میخورد زل زده بود به سینه هام(سایز سینه هام 85 و‌سفید) بالاخره با زور خونه رو‌ترک کرد و من که فهمیدم‌بابا اهل دله دلم روشن شد و واسه ناهار که میدونستم بابا الاناس که برسه غذا رو چیندم و یه عطر سکسی زدم و میخواستم امروز اولین نزدیکیمو با بابا حس کنم بابا اومد و بعد و دست و صورت شستن و عوض کردن لباساش اومد سر میز غذا بعد غذا داشتم ظرف میشستم که بابا بایه لبخند گفت چه خوشگل شدی امروز عطر میزنی به خودت میرسی خبریه منم با حالت ناراحتی گفتم عه بابا مه من همیشه خوشکل نیستم اونم اومد پشت سرم و بغلم کردم عشق من همیشه خوشکله قشنگ کلفتی کیرشو روی کونم‌حس میکردم‌چون شورت پام نبود اونم شلوار نخی پاش بود کیرش خیلی خوب وسط کونم بود و یه لحظه بابا منم بغل خودش فشار داد و کیرش اومد لای پام که منم از روی لذت بلند آخ و ناله کردم بابا که دید دارم شهوتی میشه قضیه رو طولانی کرد و داشت باهم حرف میزد و‌کیرشو از روی قصد تکون میداد روی کونم یه لحظه قاشق افتاد از دستم و من خم شد که بر دارم دیدم بابا قشنگ بهم چسبوند کیرشو و داره مالش میده و منم تو‌همون حالت موندم ناله میکردم که حس کردم آبم اومد که بابا گفت از امشب اگه ترسیدی پیشم بخواب منم سرتکون دادم و زود رفتم تو اتاقم تا برای یه سکس خوب خودمو آماده کنم

هزار مدل ست کرست و شورت پوشیدم در نهایت یه ست توری قرمز پوشیدم و‌روش یه لباس بلند پوشیدم و تا شب خودمو مشغول هزار تا کار کردم تا شب بشه وای هر دقیقه یه ساعت میگذشت خلاصه با صد تا بدبختی ساعت یک شب شد که در اتاق بابامو زدم اونم بیدار بود و‌بهش گفتم میتونم اینجا بخوابم اونم بغلشو باز کرد که پریدم بغلش و بعد فهمیدم لخته و فقط یه شورت پاشه با حالت تعجب پرسیدم عه بابا چرا لختی اونم با خنه گفتم رو این تخت هرکی میاد باید لخت باشه حتی تو منم با خنده گفتم عه یعنی لباسمو در میارم اونم‌گفت آره منم لباسمو در اوردم‌با کرست و شورت خوابیدم پیش بابا اونم منم بغل کرد بعد به حالت سوالی بهم گفت اذیت نمیشی که کرست پوشیدی اونم تو شب مامانت هر شب در میاره منم گفتم آره من هر سب در میارم‌‌ولی روم نشد از شما واسه همین پوشیدم اونم گفت عه منو تو محرمیم چرا باید پیش من خجالت بکشی در بیار راحت باش عزیزم منم از فرصت استفاده کردم کرست و‌شورتمو در اوردم و دراز کشیدم و به بابا گفتم بابا حالا که محرمیم چرا شما شورتتو در نمیاری گفت ای بدجنس باشه منم در میارم اونم شورشو در اورد و دراز کشید و با فاطله از هم خوابیدیم که من گفتم بابا من دلم بغل میخواد اونم گفت باشه بپر بغل بابایی رفتم بغلش که سینم رفت رو سینش و‌کیرش از وسط پام رد شد هر لحظه بزرگ تر میشد طوری که میترسیدم‌ یهو‌ دیدم

بابا در گوشم گفت میترسی گفتم از چی گفت از اینی که داره به عشق تو بزرگ و بزرگ تر میشه منم گفتم برای من اون گفت آره برای تو برای اینکه تو‌ کس و‌کونت حسش کنی همین جمله کافی بود این همون جمله ایی که چند ساله منتظرم و مثل وحشیا حمله کردم روش و همو داشتیم مک و گاز میزدیم و از هم لب میگردیم ربونشو تو‌دهنم بازی میداد من خندم میگرفتم تقریبا نزدیک یه ربع از هم لب میگرفتیم و همو کبود میکردیم که دستشو گرفتم و بلند بهش گفتم کیییییییییییییر من کیر میخوام کیر زهم بده اونم کیرش دست گرفتم و چند ضربه زد تو‌دهنم و من شروع کردم با ولع به خوردم یه کیر صورتی رنگ و کلاهک تیره مثل آبنبات بود من چند ساله منتظر همون کیرم هستم که تو دهنم بزارمش تا ته میکردم تو دهنم و لیس میزدم براش تخماشو‌هم یکی یکی دوتایی میخوردم که گفت داره آبم میاد منم داد زدم بزیز تو دهنم و منم نامردی نکردم تا قطره آخرش خوردم خوشمزه ترین آب کیری که تا حالا خوردم همون بود و که منو خوابوند گفت پرده داری یا نه منم داد میزدم بزار تو کسم فقط اون میگفت پرده داری گفتم خفه شو‌فقط کیییییییییییرتو بزار تو کسسم اونم گفت باشه جنده کوچولوی من و اول یواش گذاشت تو کسم نتونست رفت وازلین اورد و‌قشنگ چربش کرد و فرو داد کامل تو کسم و طوری که تخماش به کونم خورد و منم یه جیغ بنفش کشیدم از درد و چند بار همین طور هی کیرشو تکون میداد که دیگه لذتش زیاد تر از دردش بود و دیگه ضربه هاش محکم شده بود منم هی میگفتم بکن تا ته بکن کییییییییییرتو تا ته بکن بکننننننننننننننننننم دارم جر میخوردم کیر گنده من جرم بددددددددددده پارررررررررم کن

اونم گفت جنده خانم الان طوری میکنم که فردا تا شب همین جا باشی نتونی پا شی و راست میگفت تا تخماش میکرد تو‌کس بدبختم و من اشک میریختیم که گفت آبم اومد چکار کنم گفتم بریز رو کونم اونم ریخت رو کونم و سینم و بعد کهه کیرشو در اورد دوباره نزدیک پنج دقیه براش ساک زدم بعد آروم آروم گذاشت در کونم و با یه ضربه محکم تا ته وارد کونم کرد و ضربه های محکم میزد در کونم و با اون دستش با کسم ور میرفت طوری که دیگه برای برا دوم آبش اومد که دوباره همه رو خالی کرد تو کونم و کونم سوخت که بهش گفتم من هنوز آبم نیومده اونم دراز کشید و گفت تو هم مثل اون مادر جندتی کمرمو خالی میکنین و خودتون آبتون دیر میاد بیا بشین روش بپر بالا و پایین منم خدا خواسته پریدم رو کیرش و اوش مثل وحشیا شروع به خوردنش کردنم و با ولع میخوردم و نشستم روش و بالا پاییین میپردیم و اونم با دستاش نوک سینمو میکشید منم با دستم با کسم ور میرفتادم تا بالاخره آبم اومد کنارش دراز کشیدم اونم از پشت بغلم کردم و دو انگشتشو کرد تو کسم و بعد پنج انگشتی که من گفتم من یه چیز دراز میخوام کییییییییییییرررررررر اونم رف دیلدو برقی اومد روشن کرد کرد تو کونم کیرشم گذاشتم تو کسم و ضربه میزده و خر کیف میشم و خلاصه ما تا صبح پنج بار سکس کردیم و فرداش تو حمومم بازم یه سکس توپ داشتیم و تو این یه هفته کلییی سکس داشتیم من هنوزم عاشق کییر و آب کیییر بابام

به بزرگی کستون و کیرتون ببخشید اگه اشتباه تایپی داشتم💦💋

اگه دوست داشتین از خاطرات سکس با مامان و بابام هم بگم حتما نظراتتون رو بهم بگین💦💋

تا میتونید همو بکنید کون گندتون نفس💦💋

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر